نقد فیلم The Whale
فیلم نهنگ (The Whale) جدیدترین ساخته کارگردان سرشناس، دارن آرونوفسکی است که اخیرا جایزه اسکار بهترین نقش اول مرد را هم دریافت کرد. این فیلم اقتباسی از نمایشنامهای با همین نام است و برندن فریزر در آن نقشآفرینی میکند. با نقد فیلم The Whale همراه ما باشید.
باید گفت یکی از بارزترین نقاط قوت فیلم نهنگ، بازی برندن فریزر در نقش شخصیت اصلی فیلم، چارلی، به شمار میرود. این بازیگر به خوبی در قالب کاراکتر داستان ظاهر شده و احساسات او را با بازی جذابش به بیننده نشان میدهد. چارلی در فیلم نهنگ چیزهای زیادی را به ما یاد میدهد و مخاطب را درگیر دغدغههای خود میکند؛ اما چارلی کیست؟
چارلی مردی باهوش و بااحساس است که میتوان گفت مثل بقیه انسانهای این دنیا در جسمی فانی گرفتار شده است. او با بقیه تفاوت دارد؛ تفاوت او چاق بودنش است و این ویژگی با معیارهای زیباییشناسی دنیای امروز در تضاد است.
فیلم نهنگ سعی دارد تا عمق مشکلات و احساسات فردی را که بهواسطهی ظاهرش حس طردشدگی دارد به مخاطبش نشان دهد و ما را با دنیای چنین فردی آشنا کند. آرونوفسکی در فیلم جدیدش موفق شده تا با موضوعی کمتر دیدهشده، چیزهایی را به ما گوشزد کند.
نقد فیلم The Whale؛ ایفای نقش فوقالعاده برندن فریزر
از نظر من فیلم نهنگ عنوانی آموزنده است و شاید نیاز به چنین اثری در دنیای وسیع رسانهها احساس میشود. چارلی تنها تصویری است که ما از پشت تلویزیون و کامپیوترمان به تماشای آن نشستیم؛ اما واقعیت این است که زندگی همچنین فردی واقعیت دارد.
در دنیا هزاران نفر نه فقط به خاطر چاقی، بلکه به خاطر انواع و اقسام مشکلاتی که درگیرشان هستند، خانهنشین شدهاند و شاید به دلیل اضطراب اجتماعی حاضر به بیرون رفتن از خانه و درمان کردن خود نباشند. زمانی که دوست و پرستار چارلی از او درخواست میکند که او باید هر چه سریعتر به بیمارستان برود وگرنه ممکن است بمیرد، چارلی ممانعت میکند و نمیخواهد پایش را از خانه بیرون بگذارد.
جالب اینجاست که او بهعنوان یک معلم شایسته ادبیات حتی حاضر نیست وبکم کامپیوترش را روشن کند تا شاگردانش او را ببینند. آرونوفسکی به خوبی اضطراب و ناامنی اجتماعی را در کالبد چارلی به تصویر میکشد و به ما یادآوری میکند که پدیده فت فوبیا (ترس و نفرت از افراد چاق) موضوعی واقعی است.
یکی از نکات جالب فیلم جدید دارن آرونوفسکی این است که تقریبا همه فیلم در یک خانه معمولی پر از کتاب اتفاق میافتد. با وجود آنکه اکثر سکانسهای فیلم نهنگ در یک خانه است، اما تماشاگر از دیدن فیلم خسته نمیشود. خانهای که پناهگاه فردی مریض، افسرده و نیازمند کمک است. کسی که با وجود مشکلات فیزیکی و روحیای که دارد، همچنان از قبول کردن کمک دیگران سر باز میزند و تنها دلخوشیاش سفارش دادن پیتزا و خوردن انواع و اقسام خوراکیهای ناسالم است.
پرخوری عصبی مشکل دیگری است که نقش اول فیلم نهنگ از آن رنج میبرد که مسئلهای کاملا واقعی و شایع به شمار میرود. افراد زیادی در دنیا با پرخوری عصبی دستوپنجه نرم میکنند و هنگام جریحهدار شدن احساساتشان به خوراکیها حملهور میشوند.
به طور کلی فیلم نهنگ عنوانی دردناک به شمار میرود و برعکس اکثر فیلمهای پاپکورنی، شما را با چیزهای واقعی زندگی تنها میگذارد. فیلم نهنگ به مخاطبانش یادآوری میکند که انسانهای مختلف با مشکلات و عواطف متفاوتی در دنیا وجود دارند و شاید همهچیز به آن زیبایی که رسانهها به ما نشان میدهد نیست. واقعیت دنیا میتواند گاهی اوقات غمانگیز و سخت باشد.
صحبت از حقیقت شد؛ چارلی در فیلم نهنگ به دنبال حقیقت و نوعی رستگاری میگردد. درست است که چیزی که ما از چارلی میشناسیم فردی افسرده است، اما به نظر میرسد در بدترین شرایط ممکن، امید در دل چنین فردی نمرده هنوز به انسانها امید دارد. او بارها در طول فیلم نهنگ از افراد مختلف درخواست میکند تا با خود و دیگران روراست باشند و هر آنچه که در سرشان میگذرد را روی کاغذ بنویسند.
تماشاگر فیلم جدید دارن آرونوفسکی در طول این عنوان با احساسات مختلفی روبهرو میشود و اشکها و لبخندهای کاراکترها را تماشا میکند. بدیهی است که کارگردان نهایت تلاش خود را کرده تا به بهترین شکل ممکن حس همدردی و درک را در بیننده ایجاد کند و باعث شود تا من بهعنوان تماشاگر فیلم نهنگ، برای شخصیتهای داستان نگران و ناراحت شوم.
از نظر من دارن آرونوفسکی مانند اکثر فیلمهای دیگرش موفق شده تا بیننده را با خودش به چالش بکشد و دغدغهای برای او ایجاد کند. اینجاست که میتوان گفت فیلم بر ذهن بیننده پیروز شده است. با این تفاسیر، شاید بتوان اینطور برداشت کرد که عنوان نهنگ لیاقت نامزد و برنده شدن جایزهی اسکار را داشته است.
اولین نمایش فیلم نهنگ به جشنوارهی فیلم ونیز ۲۰۲۲ برمیگردد که از آن با بازگشت دارن آرونوفسکی و برندن فریزر به سطح اول سینما یاد میشود. اگر دنبال کننده آثار آرونوفسکی باشید، با تماشای نهنگ میتوانید امضای کار او را در این فیلم ببینید.
در ابتدای داستان ممکن است بیننده اینطور تصور کند که هدف از ساخت نهنگ، نکوهش فرد چاق است؛ اما به نظر میرسد هدف این فیلم چیزی والاتر بوده است. روابط انسانی، اخلاق، رستگاری، حقیقت، زندگی و مرگ، فقط تعدادی از المانهایی هستند که آرونوفسکی آنها را بهواسطهی فیلم نهنگ به تصویر کشیده است.
همانطور که قبلتر اشاره کردم، فیلمبرداری و مکان اصلی فیلم نهنگ بسیار ساده است. در عین حال، این سادگی باعث شده تا توجه اصلی به بازی کاراکترها و داستان هرکدام از آنها معطوف شود. زمانی که تصمیم بر این گرفته شد که از ابتدا تا پایان فیلم را در یک خانه معمولی سپری کنیم، شاهد تکتک اتفاقاتی که برای صاحبخانه میافتد خواهیم بود. بیپرده بودن این زاویه و نگاه قضاوتگری که بیننده به زندگی چارلی دارد، بخش مهمی از رسالت کارگردان است.
یکی دیگر از کاراکترهای مهم فیلم نهنگ، الی دختر چارلی است که بهواسطهی حضور او ارتباط پدر و دختری که سالها از هم دور بودهاند به نمایش کشیده میشود. سیدی سینک به خوبی نقش دختری نوجوان را بازی کرده و انواع رفتارهای شایع دوران بلوغ را به ما نشان میدهد.
الی بعد از سالها پدرش را میبیند، اما به خاطر حس خشمی که به چارلی دارد، با او بدرفتاری میکند و اجازه نمیدهد تا پدرش به او نزدیک شود. درست است که الی در مقایسه با شخصیت چارلی، کاراکتر خاکستری فیلم به شمار میرود، اما بهجز این دختر جوان، افراد دیگری در نهنگ حضور دارند که هرکدام به نوبه خود داستان و احساسات خود را به بیننده نشان میدهند و فیلم را دیدنیتر میکنند.
زمانی که فیلم آغاز میشود، سکانسی به اثر موبی دیک اشاره میکند که سکانس تاثیرگذاری هم به شمار میرود. شخصیت موبی دیک در کتاب هرمان ملویل نهنگی است که در طول داستان حس انزوا را تجربه میکند و شکارچیای قصد کشتن او را دارد.
جالب است که در سکانسهای مختلفی از فیلم نهنگ، کارگردان ارتباط میان موبی دیک و چارلی را به بیننده یادآور میکند. حسی که چارلی به خودش دارد، شاید دقیقا مانند نهنگ داستان موبی دیک باشد. او بارها و بارها در طول فیلم متنی را میخواند که معلوم نیست از کجا آمده، اما مشخص است که چارلی به آن وابسته است. شاید او میداند که قصد نویسنده فقط نجات او از داستان غمانگیز خودش است؛ اما فقط برای مدتی کوتاه.
فیلم The Whale علاوه بر دریافت جایزه اسکار، فروش خیلی زیادی هم در سینماهای آمریکا و جهان داشت و توانست جزو رتبههای برتر جدول باکس آفیس قرار بگیرد.