نقد فیلم مگان M3GAN

باز هم هوش مصنوعی و باز هم دردسرهایی که نسل بشر را ممکن است به ورطه سقوط بکشاند! فیلم M3GAN یکی دیگر از فیلم‌هایی است که در آن ربات‌ها محور بحث هستند؛ اما این اثر با وجود شروع خوب، پایانی ناامیدکننده و ابرقهرمانی‌مانند را ارائه می‌دهد و نمی‌تواند از نهایت پتانسیلش استفاده کند. با نقد فیلم مگان در مج‌هنگ همراه باشید.

فیلم مگان پس از Housebound، دومین اثر سینمایی بلند جرارد جان‌استون (Gerard Johnstone) به‌حساب می‌آید. فیلم‌نامه هم بر اساس داستانی از استاد ژانر وحشت، جیمز وان (James Wan)، نوشته شده است. آکلا کوپر (Akela Cooper) فیلم‌نامه‌نویس اثر پیش‌تر در فیلم Malignant هم با جیمز وان در نوشتن فیلم‌نامه‌ای در ژانر وحشت همکاری کرده بود.

نقد فیلم مگان را با مروری بر داستان آن شروع می‌کنیم. فیلم M3GAN داستان دختربچه‌ای را به نام کیدی (Cady) روایت می‌کند که در یک حادثه رانندگی، خانواده‌اش را از دست می‌دهد و خاله او سرپرستی‌اش را بر عهده می‌گیرد. جما (Gemma)، خاله کیدی، در یک شرکت ساخت اسباب‌بازی کار می‌کند و در حال کار روی پروژه‌ای است که می‌تواند به اختراع قرن تبدیل شود. آن‌هم چیزی نیست جز ساخت یک عروسک انسان‌نما با هوش مصنوعی خلاق و پیشرفته؛ اما این خلاقیت کنترل نشده چالش‌هایی را به بار می‌آورد و دردسرهای زیادی را ایجاد می‌کند.

وایولت مک‌گرا هنرپیشه نقش کیدی
وایولت مک‌گرا هنرپیشه نقش کیدی

نقد فیلم مگان ؛ نه ترسناک، نه هیجان‌انگیز

در نقد فیلم مگان باید بگوییم که این اثر در ژانر ترسناک، هیجان‌انگیز و علمی-تخیلی دسته‌بندی شده؛ اما به‌واقع نه ترسناک است و نه می‌توان به خاطر قابل پیش‌بینی بودنش، آن را اثری هیجان‌انگیز قلمداد کرد. حتی تا چند سال آینده، احتمالا باید آن را از لیست آثار علمی-تخیلی هم خط بزنیم.

در سال‌های اخیر، بارها آثاری را با این سبک و سیاق دیده‌ایم. فیلم‌های موفقی مثل Ex-Machina به بهترین شکل ممکن توانسته‌اند ما را از خطرات احتمالی هوش مصنوعی در سال‌های آینده باخبر کنند؛ اما فیلم مگان چطور این کار را انجام می‌دهد؟ آیا این اثر را می‌توان تافته‌ای جدا بافته دانست؟

در پاسخ به این سوال باید بگویم که هم بله و هم نه. فیلم از آنجایی با اکثر آثار این ژانر متفاوت است که دست روی احساسات گذاشته و دختربچه‌ای در آن نقش اصلی را بازی می‌کند و سوالات تازه‌ای را در ذهن پرورش می‌دهد. از سوی دیگر، شباهت اتفاقات و قابل پیش‌بینی بودن آن باعث می‌شود که نتوانیم آن را به‌طور کامل ساخته‌ای متفاوت و جریان ساز در نظر بگیریم.

از نظر داستان در نقد فیلم مگان باید بگوییم که این اثر حرف زیادی برای گفتن ندارد. درواقع در آن خبری از شگفت‌زده کردن مخاطب نیست و به خاطر شباهتش به آثار دیگر نمی‌تواند هیجانی در بیننده ایجاد کند. هرچند اگر بخواهید با دید یک اثر پاپ‌کورنی به سراغ آن بروید و صرفا حدود ۱۰۰ دقیقه قصد داشته باشید از دنیای واقعی و دغدغه‌هایش رهایی پیدا کنید، فیلم M3GAN می‌تواند گزینه مناسبی برایتان باشد.

در جریان فیلم، با اتفاقات مختلفی روبه‌رو می‌شویم. کیدی پس از از دست دادن پدر و مادرش مجبور می‌شود با خاله‌اش زندگی کند؛ اما جما خود را وقف کارش کرده و اصلا آمادگی سرپرستی دخترک را ندارد. از همین رو خواهرزاده‌اش را به یک کیس آزمایشی تبدیل می‌کند تا او را سرگرم کرده و به‌نوعی از شرش خلاص شود و به کارهایش برسد. نکته‌ای که حتی یکی از همکارانش به آن اشاره می‌کند؛ اما جما به‌سرعت حالت تدافعی می‌گیرد و وانمود می‌کند این موضوع اهمیت چندانی ندارد.

کیدی در کنار مگان
مگان در حالت خواندن داستان برای کیدی

همین‌جا اولین تلنگری است که به مخاطب وارد می‌شود. آیا در آینده ممکن است ربات‌ها و هوش مصنوعی جای والدین را پر کنند؟
در صورت رسیدن به این سطح از تکنولوژی به‌کار گرفتن یک ربات برای ایفای نقش سرپرست می‌تواند اقدامی اخلاقی باشد؟
در این حالت آیا انسان به گاوهایی که پس از تولیدمثل، گوساله‌شان گرفته شده و در جای دیگری پرورش داده می‌شوند، شباهت پیدا نمی‌کند؟ چراکه برخی حیوانات پرورش‌یافته در محیط‌های مصنوعی نیز به همین شکل از والد خود جدا می‌شوند و صرفا برای ادامه چرخه به جای دیگری فرستاده می‌شوند. انسان هم در این صورت صرفا به یک نیروی کار تبدیل می‌شود.

اصلا آیا می‌توان به‌صورت کنترل‌شده از این تکنولوژی استفاده کرد؟ این خود موضوعی است که می‌توان ساعت‌ها درباره آن بحث کرد.

دیگر بحثی که در فیلم مطرح می‌شود و قصد دارم در نقد فیلم مگان به آن اشاره کنم این است که آیا انسان می‌تواند مرز خوب و بد و اخلاقیات را برای هوش مصنوعی مشخص کند؟ واقعا چه زمانی یک ربات باید متوجه شود که برای دفاع از انسانی که با آن جفت شده می‌تواند وارد عمل شود؟ چگونه باید بفهمد که واکنش درست در شرایط مختلف چطور است؟ اصلا باید اجازه دخالت در چنین مواقعی را داشته باشد؟

همان‌طور که در فیلم می‌بینید، مگان در جواب کارهایی که انجام می‌دهد، اقدامات انسان‌ها را بهانه می‌کند و خود را آنتی‌ویروسی می‌پندارد که باید در مواجهه با عامل خطر به سرعت آن را حذف کند. با توجه به این موضوع آیا می‌توان هوش مصنوعی را اخلاق‌مدار کرد؟

تصویری از فیلم مگان M3GAN

به‌طور کلی فیلم مگان بحث‌های جالبی را مطرح می‌کند؛ اما صرفا این موارد در سطح یک اشاره می‌مانند و فیلم‌نامه ضعیف مانع از توسعه بیشتر آن‌ها می‌شود. قابل پیش‌بینی بودن بزرگ‌ترین ضربه را به اثر زده و فیلم هرچقدر هم تلاش کند نمی‌تواند به اثری به‌یادماندنی تبدیل شود.

هرچند شاید به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌ای آن رقص منزجرکننده، بی‌هدف و بی‌معنی لحظات انتهایی اثر باشد که تا حدی من را به یاد لحظه مسخره لبخند زدن گالادریل در حین اسب‌سواری در سریال ارباب حلقه‌ها انداخت. شخصا هیچ دلیلی منطقی‌ای برای این‌که چرا کارگردان این سکانس را در فیلم خود قرار داده پیدا نکردم.

صرفا به نظر می‌رسد از آن جایی که امی دونالد (Amie Donald)، بازیگر نقش مگان، رقاص است، سازندگان سعی کرده‌اند برای شاد کردن دل دخترک در سکانسی به او اجازه به نمایش گذاشتن استعدادش را بدهند.

صحنه‌ای از رقص عجیب مگان
صحنه‌ای از رقص عجیب مگان

وایولت مک‌گرا (Violet McGraw)، هنرپیشه نقش کیدی، که علی‌رغم سن کمش در آثار شناخته‌شده‌ای مثل سریال The Haunting of Hill House، فیلم‌های Doctor Sleep و Black Widow بازی کرده است، نقطه قوتی در نقد فیلم مگان می‌دانیم.

وایولت واقعا بازی خوبی را از خود به نمایش گذاشته است و به نظر می‌رسد آینده‌ی روشنی پیش روی خود دارد؛ اما بازی الیسون ویلیامز (Allison Williams)، بازیگر نقش جما، را می‌توان مورد انتقاد قرار داد؛ چراکه او نمی‌تواند احساسات را به خوبی به نمایش بگذارد و از این نظر نقش‌آفرینی‌اش تا حدودی غیرطبیعی جلوه می‌کند.

در جمع‌بندی نقد فیلم مگان باید بگویم که این اثر بتانسیل زیادی داشت و در آغاز حسابی سرگرم‌کننده و جذاب بود. اما رفته‌رفته به خاطر قابل پیش‌بینی شدن دچار افت شد و درنهایت هم به دلیل ترکیب شدنش با ژانر ابرقهرمانی به یک اثر ناامیدکننده تبدیل شد.

شاید بگویید ژانر ابرقهرمانی کجا بود؟ در سکانس‌های انتهایی، دختربچه داستان ما در حرکتی قهرمانانه به نبرد با یک ربات رفت و در انتها او را از بین برد. واقعا چه نیازی به این چنین پایان‌بندی بدی بود و آیا چنین رویکردی بیشتر مناسب آثاری در ژانر ابرقهرمانی نیست؟ مگر حتما باید فیلم را مثل بازی‌های ویدیویی با نبردی با غول‌آخر تمام کرد؟ آن‌هم تا این سطح غیرواقعی و مسخره!

چطور دختربچه‌ای در آن سن و در این سطح از اضطراب می‌تواند انقدر حساب‌شده تصمیم‌گیری کند و دست به استفاده از رباتی بزند و در مقابل خطری این‌چنینی بایستد؟ آن‌هم دختری که اخیرا یک فاجعه بزرگ را از سر گذرانده! اصلا در کجای داستان برای ما روشن شد که او کار کردن با ربات را با این مهارت یاد گرفته است؟

مگان در آزمایشگاه

فیلم مگان از دیگر جنبه‌های فیلم‌نامه‌ای هم می‌تواند مورد انتقاد قرار بگیرد. مثلا کارمندی را در فیلم می‌بینیم که به نظر می‌رسید سعی در سرقت اطلاعات دارد؛ اما در انتها، کارگردان چون می‌بینید نمی‌تواند کاری با او انجام دهد، تصمیم می‌گیرد حذفش کند.

هرچند شاید بگویید که این اقدام در راستای ساخت دنباله اثر است که به نظر می‌رسد سال ۲۰۲۵ اکران خواهد شد؛ اما به هر حال شخصا فیلم‌ها را به‌عنوان یک اثر مستقل می‌بینم و بررسی می‌کنم؛ مخصوصا آثاری که از قبل ساخت دنباله‌ای برایشان اعلام نشده است.

به‌طورکلی اکثر کاراکترهای داستان تک‌بعدی هستند و از نظر قوس شخصیتی تیم سازنده موفق ظاهر نشده و نتوانسته داستانی بی‌نقص را روایت کند.

در انتهای نقد فیلم مگان باید گفت که M3GAN با وجود نقاط ضعف مختلفش، اثری بدی نیست و می‌تواند بخش زیادی از مخاطب‌ها را راضی و سرگرم کند. پیشنهاد می‌کنم فیلم را خیلی جدی نگیرید تا بتوانید بیشتر از آن لذت ببرید. بد نیست بدانید که این فیلم تا دو هفته پس از اکرانش، دومین فیلم پرفروش در جدول باکس آفیس بود.

نظر شما درباره فیلم مگان چیست؟ آیا منتظر اکران دنباله آن هستید؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

مهدی شریفی

یه دانشجوی خسته که زندگیش خلاصه میشه تو سینما، گیم و ادبیات + علاقه‌مند به فوتبال و آبی‌های لندن.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا